دفاعیه پایان نامه آقای مسلم مومبینی دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت حرفه ای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
جلسه دفاع از پایان نامه آقای مسلم مومبینی دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت حرفه ای با عنوان
" بررسی ارتباط بین حداکثر توان هوازی (VO۲MAX) و ظرفیت کار فیزیکی (PWC) با سلامت عمومی (GH) و عوامل زمینه ای در کارکنان زن شاغل در بیمارستان" به راهنمایی آقای دکتر احسان الله حبیبی و مشاوره آقای دکتر قاسم یادگارفر روز دوشنبه 97/05/01 در دفتر گروه برگزار شد.
سابقه و هدف: علیرغم پیشرفتهای تکنولوژی عصر حاضر و استفادهی روزافزون از دستگاههای خودکار، بهرهگیری از نیروی کار انسانی در مشاغل گوناگون اجتنابناپذیر است. شناخت خصوصیات و ظرفیتهای انسان و به کار گماشتن وی در محیطی متناسب یکی از اهداف علم ارگونومی میباشد. از این رو در جهت به کار گماشتن افراد در مشاغل متناسب با آنان، تعیین مقدار انرژی لازم برای انجام کار و شناخت ظرفیتهای فیزیکی و روانی انسان ضروری است. بدین ترتیب علاوه بر ایجاد شرایط استخدام ایمن، حفظ سلامتی و توانایی جسمانی و روانی افراد و افزایش میزان بهرهوری را خواهیم داشت. مطالعات نشان دادهاند که اگر توانمندیهای فیزیکی و روانی افراد منطبق با نیازهای شغلی شان نباشد، بروز مشکلات ایمنی و بهداشتی، افزایش هزینههای غرامت کارگران و کاهش تولید را خواهیم داشت. عدم تطابق بین توانایی شاغل و نیازهای جسمی و روانی شغل وی سبب اختلالات اسکلتی ـ عضلانی، بیماریهای قلبی ـ عروقی، اختلالات ذهنی، مشکلات گوارشی، خستگی، کاهش کیفیت زندگی، افزایش غیبت از کار و در نهایت کاهش انگیزه و بهرهوری میشود. در ایران آمار دقیقی در خصوص میزان اشتغال نیروی کار در بخش درمان وجود ندارد، اما ، در اروپا زنان بیشترین درصد شاغلان در مراکز غیر نظامی را تشکیل می دهند. به بطوریکه ۷۵% این نیروها را زنان تشکیل می دهند. وجه تمایز کار در بیمارستان نسبت به صنایع، دستی بودن کلیه وظایف میباشد. شاغلین بیمارستان متناسب با نوع شغل مجبور به انجام کار در تمام ساعات شبانه روز هستند. کار در حوزه درمان و علیالخصوص شغل پرستاری از جمله مشاغلی است که محرکهای فیزیکی و روان (نوبت کاری، سختی و بار کاری بیش از حد ، اضافه کاری های ناخواسته) تهدیدی برای آسایش و سطح کیفیت زندگی شان محسوب می گردد. عدم تناسب بین توانمندیهای انسان و نوع کار یکه انجام میدهد، سبب ایجاد مشکلات و مسائل مختلف میگردد. چگونگی انتخاب نیروی کار مورد نیاز و مطابقت سختی کار محول شده با توانایی جسمی و روانی افراد، از جمله اهداف مهم در ارگونومی و مدیریت سازمانی می باشد که به فیزیولوژی کار معروف است. با سنجش افراد از نظر فیزیولوژیک میتوان هر فرد را در حرفه متناسب با آستانه فیزیولوژیک وی بکار گمارد تا علاوه بر حفظ سلامتی و توان جسمی، میزان تولید و بهره وری نیز افزایش یابد. از جمله مشاغلی که با وجود پیشرفتهای موجود، همچنان به نیروی انسانی وابسته است، شغل های وابسته به محیط های بیمارستانی میباشد. این شغل ها به دلیل ماهیت خاص خود، توانایی انجام کار و کارایی بالای کارکنان را میطلبد. این پژوهش بر آن است تا به ارزیابی ظرفیت انجام کار فیزیکی و حداکثر توان هوازی (که از مباحث مطرح در فیزیولوژی کار است) و با تعیین عوامل تأثیرگذار بر این متغیرها، گامی در جهت بهبود کیفی معاینات قبل از استخدام و ادواری کارکنان و در نتیجه ارتقاء ایمنی و سلامت جامعه بردارد.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی روی ۱۲۰ نفر از زنان شاغل در بیمارستان در محدوده سنی ۲۱-۴۹ سال و بوسیله تست تک مرحله ای ابلینگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی، خستگی شغلی و رضایت شغلی و نیز دستگاه تردمیل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS V22 و با استفاده از آزمون های Pearson Correlation و T-test می باشند.
یافته ها: طبق نتایج بیشترین ظرفیت هوازی، ظرفیت فیزیکی کار و سطح سلامت عمومی بترتیب ۳۸.۸۹±۱.۸۵ ml.kg-۱.min-۱، ۴.۱۰±۰/۴۷ Kcal/min و ۲۵/۴۳±۱۲/۰۹ و میانگین و انحراف معیار نمره خستگی و رضایت شغلی بترتیب برابر ۸۵/۸۷±۳۲/۳۵ و ۵۷/۴۸±۱۳/۰۱ بدست آمد. در این مطالعه بین VO2max با سن، وزن، شاخص توده بدنی (BMI)، خستگی و رضایت شغلی ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد بین سلامت عمومی روان و حداکثر ظرفیت هوازی ارتباط معنادار آماری وجود دارد. نتایج این مطالعه، یافته های مطالعات قبلی مبنی بر ارتباط حداکثر ظرفیت هوازی با وزن، قد، سن، شاخص توده بدنی را تایید نمود. همچنین در این مطالعه مشخص گردید خستگی شغلی و رضایت شغلی از جمله عوامل موثر بر سلامت عمومی و بیشترین ظرفیت هوازی می باشند به نظر میرسد، در بحث سلامت روان در نیروهای زن شاغل در بیمارستان نیازمند نگاه ویژه ای هستیم. با توجه به اینکه در این بخش مطالعات کمی در خصوص بیشترین ظرفیت هوازی،توان فیزیکی،سلامت عمومی و پارامترهای تاثیر گذار بر آنها صورت پذیرفته لازم است، توصیه میشود، مطالعات بیشتری توسط پژوهشگران انجام گیرد. همچنین علاوه بر مدنظر قرار دادن، جنبه های فیزیکی تناسب کار به تناسب روانی کار با پرسنل نیز توجه ویژه ای شود.
بدین ترتیب اهمیت سنجش حداکثر ظرفیتی هوازی و توانایی انجام کار شاغلین در بیمارستان در معاینات قبل از استخدام و دوره ای آنان به منظور کسب اطمینان از توانایی فیزیکی انجام امور محوله متناسب با شغل در این گروه از شاغلین مبرهن می باشد. شناسایی عوامل مرتبط با حداکثر ظرفیت هوازی ، سلامت عمومی و عوامل زمینه تاثیر گذار بر آنها از دیگر مزایای این پژوهش بود. بدین ترتیب بهینه نمودن عوامل مؤثر بر متغیرهای مذکور جهت کسب توانایی جسمانی و روانی بالاتر توصیه میگردد.
از محدودیت های این مطالعه میتوان به مقطعی بودن آن و در نتیجه عدم توانایی مشاهده ی تاثیر عوامل مختلف در گذر زمان اشاره کرد. همچنین مطالعات مختلف نشان از تأثیر عوامل مختلفی نظیر ژنتیک و تغذیه بر حداکثر ظرفیت هوازی می باشند که امکان سنجش این متغیر ها در مطالعه نبود. از دیگر محدودیت های موجود می توان به کم بودن مطالعات انجام گرفته در زنان شاغل و سنجش حداکثر ظرفیت هوازی در این گروه از شاغلین اشاره نمود.
کلید واژه ها: بیشترین ظرفیت هوازی، ظرفیت انجام کار فیزیکی، زنان شاغل در بیمارستان، سلامت عمومی
جلسه دفاع از پایان نامه آقای مسلم مومبینی دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت حرفه ای با عنوان
" بررسی ارتباط بین حداکثر توان هوازی (VO۲MAX) و ظرفیت کار فیزیکی (PWC) با سلامت عمومی (GH) و عوامل زمینه ای در کارکنان زن شاغل در بیمارستان" به راهنمایی آقای دکتر احسان الله حبیبی و مشاوره آقای دکتر قاسم یادگارفر روز دوشنبه 97/05/01 در دفتر گروه برگزار شد.
سابقه و هدف: علیرغم پیشرفتهای تکنولوژی عصر حاضر و استفادهی روزافزون از دستگاههای خودکار، بهرهگیری از نیروی کار انسانی در مشاغل گوناگون اجتنابناپذیر است. شناخت خصوصیات و ظرفیتهای انسان و به کار گماشتن وی در محیطی متناسب یکی از اهداف علم ارگونومی میباشد. از این رو در جهت به کار گماشتن افراد در مشاغل متناسب با آنان، تعیین مقدار انرژی لازم برای انجام کار و شناخت ظرفیتهای فیزیکی و روانی انسان ضروری است. بدین ترتیب علاوه بر ایجاد شرایط استخدام ایمن، حفظ سلامتی و توانایی جسمانی و روانی افراد و افزایش میزان بهرهوری را خواهیم داشت. مطالعات نشان دادهاند که اگر توانمندیهای فیزیکی و روانی افراد منطبق با نیازهای شغلی شان نباشد، بروز مشکلات ایمنی و بهداشتی، افزایش هزینههای غرامت کارگران و کاهش تولید را خواهیم داشت. عدم تطابق بین توانایی شاغل و نیازهای جسمی و روانی شغل وی سبب اختلالات اسکلتی ـ عضلانی، بیماریهای قلبی ـ عروقی، اختلالات ذهنی، مشکلات گوارشی، خستگی، کاهش کیفیت زندگی، افزایش غیبت از کار و در نهایت کاهش انگیزه و بهرهوری میشود. در ایران آمار دقیقی در خصوص میزان اشتغال نیروی کار در بخش درمان وجود ندارد، اما ، در اروپا زنان بیشترین درصد شاغلان در مراکز غیر نظامی را تشکیل می دهند. به بطوریکه ۷۵% این نیروها را زنان تشکیل می دهند. وجه تمایز کار در بیمارستان نسبت به صنایع، دستی بودن کلیه وظایف میباشد. شاغلین بیمارستان متناسب با نوع شغل مجبور به انجام کار در تمام ساعات شبانه روز هستند. کار در حوزه درمان و علیالخصوص شغل پرستاری از جمله مشاغلی است که محرکهای فیزیکی و روان (نوبت کاری، سختی و بار کاری بیش از حد ، اضافه کاری های ناخواسته) تهدیدی برای آسایش و سطح کیفیت زندگی شان محسوب می گردد. عدم تناسب بین توانمندیهای انسان و نوع کار یکه انجام میدهد، سبب ایجاد مشکلات و مسائل مختلف میگردد. چگونگی انتخاب نیروی کار مورد نیاز و مطابقت سختی کار محول شده با توانایی جسمی و روانی افراد، از جمله اهداف مهم در ارگونومی و مدیریت سازمانی می باشد که به فیزیولوژی کار معروف است. با سنجش افراد از نظر فیزیولوژیک میتوان هر فرد را در حرفه متناسب با آستانه فیزیولوژیک وی بکار گمارد تا علاوه بر حفظ سلامتی و توان جسمی، میزان تولید و بهره وری نیز افزایش یابد. از جمله مشاغلی که با وجود پیشرفتهای موجود، همچنان به نیروی انسانی وابسته است، شغل های وابسته به محیط های بیمارستانی میباشد. این شغل ها به دلیل ماهیت خاص خود، توانایی انجام کار و کارایی بالای کارکنان را میطلبد. این پژوهش بر آن است تا به ارزیابی ظرفیت انجام کار فیزیکی و حداکثر توان هوازی (که از مباحث مطرح در فیزیولوژی کار است) و با تعیین عوامل تأثیرگذار بر این متغیرها، گامی در جهت بهبود کیفی معاینات قبل از استخدام و ادواری کارکنان و در نتیجه ارتقاء ایمنی و سلامت جامعه بردارد.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی روی ۱۲۰ نفر از زنان شاغل در بیمارستان در محدوده سنی ۲۱-۴۹ سال و بوسیله تست تک مرحله ای ابلینگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی، خستگی شغلی و رضایت شغلی و نیز دستگاه تردمیل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS V22 و با استفاده از آزمون های Pearson Correlation و T-test می باشند.
یافته ها: طبق نتایج بیشترین ظرفیت هوازی، ظرفیت فیزیکی کار و سطح سلامت عمومی بترتیب ۳۸.۸۹±۱.۸۵ ml.kg-۱.min-۱، ۴.۱۰±۰/۴۷ Kcal/min و ۲۵/۴۳±۱۲/۰۹ و میانگین و انحراف معیار نمره خستگی و رضایت شغلی بترتیب برابر ۸۵/۸۷±۳۲/۳۵ و ۵۷/۴۸±۱۳/۰۱ بدست آمد. در این مطالعه بین VO2max با سن، وزن، شاخص توده بدنی (BMI)، خستگی و رضایت شغلی ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد بین سلامت عمومی روان و حداکثر ظرفیت هوازی ارتباط معنادار آماری وجود دارد. نتایج این مطالعه، یافته های مطالعات قبلی مبنی بر ارتباط حداکثر ظرفیت هوازی با وزن، قد، سن، شاخص توده بدنی را تایید نمود. همچنین در این مطالعه مشخص گردید خستگی شغلی و رضایت شغلی از جمله عوامل موثر بر سلامت عمومی و بیشترین ظرفیت هوازی می باشند به نظر میرسد، در بحث سلامت روان در نیروهای زن شاغل در بیمارستان نیازمند نگاه ویژه ای هستیم. با توجه به اینکه در این بخش مطالعات کمی در خصوص بیشترین ظرفیت هوازی،توان فیزیکی،سلامت عمومی و پارامترهای تاثیر گذار بر آنها صورت پذیرفته لازم است، توصیه میشود، مطالعات بیشتری توسط پژوهشگران انجام گیرد. همچنین علاوه بر مدنظر قرار دادن، جنبه های فیزیکی تناسب کار به تناسب روانی کار با پرسنل نیز توجه ویژه ای شود.
بدین ترتیب اهمیت سنجش حداکثر ظرفیتی هوازی و توانایی انجام کار شاغلین در بیمارستان در معاینات قبل از استخدام و دوره ای آنان به منظور کسب اطمینان از توانایی فیزیکی انجام امور محوله متناسب با شغل در این گروه از شاغلین مبرهن می باشد. شناسایی عوامل مرتبط با حداکثر ظرفیت هوازی ، سلامت عمومی و عوامل زمینه تاثیر گذار بر آنها از دیگر مزایای این پژوهش بود. بدین ترتیب بهینه نمودن عوامل مؤثر بر متغیرهای مذکور جهت کسب توانایی جسمانی و روانی بالاتر توصیه میگردد.
از محدودیت های این مطالعه میتوان به مقطعی بودن آن و در نتیجه عدم توانایی مشاهده ی تاثیر عوامل مختلف در گذر زمان اشاره کرد. همچنین مطالعات مختلف نشان از تأثیر عوامل مختلفی نظیر ژنتیک و تغذیه بر حداکثر ظرفیت هوازی می باشند که امکان سنجش این متغیر ها در مطالعه نبود. از دیگر محدودیت های موجود می توان به کم بودن مطالعات انجام گرفته در زنان شاغل و سنجش حداکثر ظرفیت هوازی در این گروه از شاغلین اشاره نمود.
کلید واژه ها: بیشترین ظرفیت هوازی، ظرفیت انجام کار فیزیکی، زنان شاغل در بیمارستان، سلامت عمومی