شبیه سازی و مدل سازی دیجیتالی انسان در ارگونومی
روشهاي بسياري براي ارزيابي خطرات بالقوهي اختلالات اسكلتي-عضلاني در محيط كار وجود دارد. روشهايي با رويكرد فيزيولوژيك و بيومكانيك وجود داشته كه بسيار پرهزينه و زمانبر هستند. اعتقاد بر اينست كه با روش شبيه سازي مدل سازی دیجیتالی انسان مي توان زمان طراحي را كوتاهتر كرده و در وقت و هزينه طراحي و ارزيابي آن صرفه جويي كرده و فعاليت هاي طراحي را مي توان بصورت فعالانه ارزيابي كرد يعني راهكارهاي ارگونوميكي پيشنهاد شده را مي توان در محيط ديجيتالي پياده كرده وارزيابي مجدد انجام داد و پس از اطمينان از معتبر بودن يك راهكار، آن را در محيط واقعي اجرا نمود. تركيب شبيه سازي متحرك و ارزيابي ارگونومي، طراحان سيستم را قادر ميسازد تا طراحي محيط كار را در محيط ديجيتال تصور كرده و بهبود دهند.
مدل سازي ديجيتالي انسان بدليل مزاياي آن براي طراحي انسان محور، همچون صرفه جويي در وقت و هزينه، افزايش چشمگيري را در سالهاي اخير داشته است. به خاطر توسعه سريع مدل سازی دیجیتالی انسان، اين روش بطور گسترده در طراحي محصول، صنايع، پزشكي، آموزش، نظامي و تفريحات كاربرد يافته است. مدل سازی دیجیتالی انسان دركاربردهاي صنعتي رايج شده و تغييرات اساسي را در صنعت به خصوص صنعت اتومبيل سازي ايجاد كرده است و هميشه تمايل به بهبود طراحي و فرآيندهاي صنعتي دارد. مدل سازی دیجیتالی انسان در ابتداي طراحي فرآيندها به طراحان كمك مي كند تا جوانب فيزيكي يك محصول يا فرآيند صنعتي را كه مرتبط با عملكرد انسان يا ارگونومي مي باشد بهبود بخشد. در برخي ابزار، مدل سازی دیجیتالی انسان به فرد اجازه ميدهد كه يك انسان مجازي با ساختار صحيح بيومكانيکي ايجاد كرده و ابعاد بدني انسان را بر پايه اطلاعات آنتروپومتري تعيين كند و مدل انساني را جهت تست ابزار و فرآيندهاي صنعتي جديد در يك محيط مجازي قرار دهد. مدل سازی دیجیتالی انسان در ابتدا بوسيله كمپاني هاي بزرگ بكار برده شده و از طرفي آيندهي مدل سازی دیجیتالی انسان در صنعت داراي پتانسيل بالايي مي باشد.
.سازمان ها با استفاده از مدل سازی دیجیتالی انسان متوجه منافعي همچون زمان كوتاه تر در طراحي، كاهش هزينه ها و بهبود كيفيت و بهره وري ميشوند. مدل سازی دیجیتالی انسان مهندسان را قادر مي سازد كه در توسعه و طراحي محصول و محيط كار، موضوعات ارگونومي وعوامل انساني را در اوايل فرآيند شناسايي كنند. از طرفي مدل سازی دیجیتالی انسان نياز به ايجاد نمونه اوليه را كاهش داده و حتي ميتوان آن را منسوخ كرد.
روشهاي بسياري براي ارزيابي خطرات بالقوهي اختلالات اسكلتي-عضلاني در محيط كار وجود دارد. روشهايي با رويكرد فيزيولوژيك و بيومكانيك وجود داشته كه بسيار پرهزينه و زمانبر هستند. اعتقاد بر اينست كه با روش شبيه سازي مدل سازی دیجیتالی انسان مي توان زمان طراحي را كوتاهتر كرده و در وقت و هزينه طراحي و ارزيابي آن صرفه جويي كرده و فعاليت هاي طراحي را مي توان بصورت فعالانه ارزيابي كرد يعني راهكارهاي ارگونوميكي پيشنهاد شده را مي توان در محيط ديجيتالي پياده كرده وارزيابي مجدد انجام داد و پس از اطمينان از معتبر بودن يك راهكار، آن را در محيط واقعي اجرا نمود. تركيب شبيه سازي متحرك و ارزيابي ارگونومي، طراحان سيستم را قادر ميسازد تا طراحي محيط كار را در محيط ديجيتال تصور كرده و بهبود دهند.
مدل سازي ديجيتالي انسان بدليل مزاياي آن براي طراحي انسان محور، همچون صرفه جويي در وقت و هزينه، افزايش چشمگيري را در سالهاي اخير داشته است. به خاطر توسعه سريع مدل سازی دیجیتالی انسان، اين روش بطور گسترده در طراحي محصول، صنايع، پزشكي، آموزش، نظامي و تفريحات كاربرد يافته است. مدل سازی دیجیتالی انسان دركاربردهاي صنعتي رايج شده و تغييرات اساسي را در صنعت به خصوص صنعت اتومبيل سازي ايجاد كرده است و هميشه تمايل به بهبود طراحي و فرآيندهاي صنعتي دارد. مدل سازی دیجیتالی انسان در ابتداي طراحي فرآيندها به طراحان كمك مي كند تا جوانب فيزيكي يك محصول يا فرآيند صنعتي را كه مرتبط با عملكرد انسان يا ارگونومي مي باشد بهبود بخشد. در برخي ابزار، مدل سازی دیجیتالی انسان به فرد اجازه ميدهد كه يك انسان مجازي با ساختار صحيح بيومكانيکي ايجاد كرده و ابعاد بدني انسان را بر پايه اطلاعات آنتروپومتري تعيين كند و مدل انساني را جهت تست ابزار و فرآيندهاي صنعتي جديد در يك محيط مجازي قرار دهد. مدل سازی دیجیتالی انسان در ابتدا بوسيله كمپاني هاي بزرگ بكار برده شده و از طرفي آيندهي مدل سازی دیجیتالی انسان در صنعت داراي پتانسيل بالايي مي باشد.
.سازمان ها با استفاده از مدل سازی دیجیتالی انسان متوجه منافعي همچون زمان كوتاه تر در طراحي، كاهش هزينه ها و بهبود كيفيت و بهره وري ميشوند. مدل سازی دیجیتالی انسان مهندسان را قادر مي سازد كه در توسعه و طراحي محصول و محيط كار، موضوعات ارگونومي وعوامل انساني را در اوايل فرآيند شناسايي كنند. از طرفي مدل سازی دیجیتالی انسان نياز به ايجاد نمونه اوليه را كاهش داده و حتي ميتوان آن را منسوخ كرد.