ریسک فاکتورهای شغلی در حرفه ی قالیبافی - نسخه قابل چاپ +- انجمن بهداشت حرفه ای ایران (https://www.occupationalhealth.ir) +-- انجمن: بهداشت حرفه ای، ارگونومی، ایمنی (https://www.occupationalhealth.ir/forum-72.html) +--- انجمن: نرمافزارها، کلیپ ها،کتابها، کارآموزی (https://www.occupationalhealth.ir/forum-90.html) +---- انجمن: بهداشت حرفه ای در کارگاه های کوچک (https://www.occupationalhealth.ir/forum-94.html) +----- انجمن: بهداشت حرفه ای در کارگاه های کوچک (https://www.occupationalhealth.ir/forum-224.html) +----- موضوع: ریسک فاکتورهای شغلی در حرفه ی قالیبافی (/thread-612.html) |
ریسک فاکتورهای شغلی در حرفه ی قالیبافی - masoomi - 12-19-2013 ریسک فاکتورهای شغلی در حرفه ی قالیبافی قالیبافی یکی از دشوارترین مشاغلی است که در آن بافنده در وضعیتی ثابت ساعتها در پشت دار و در شرایطی نامطلوب به بافت قالی میپردازد. بر اساس تحقیقات انجام شده میتوان گفت قالیبافی حرفه ای است که در آن خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی _ عضلانی، بیماریهای چشمی، ناراحتیهای تنفسی و بیماریهای پوستی بالا است. بر این اساس، ریسک فاکتورهای شغلی در حرفه قالیبافی را میتوان به دو دسته ریسک فاکتورهای ارگونومیک و ریسک فاکتورهای بهداشتی تقسیم نمود. ریسک فاکتورهای ارگونومیک: در حرفه ی قالیبافی عمدهترین ریسک فاکتورهای ارگونومیک عبارتند از: وضعیت بدنی (پوسچر) نامطلوب: به علت طراحی نادرست ابزار دستی، دار و ایستگاه کار قالیبافی،اندامهای بدن مثل گردن، کمر، شانهها، بازوها، ساعدها، مچ دستها، و زانوها از حالت طبیعی و خنثی خارج شده و دچار آسیب میشوند. در تحقیقی که به وسیله چوبینه و همکاران (2004) در 50 کارگاه قالیبافی انجام گرفت مشخص شد که وضعیت بدنی نامطلوب مهمترین مشکل ارگونومیک موجود در این کارگاهها میباشد. در دارهای عمودی، در بسیاری از ایستگاههای کار قالیبافی فضای کافی برای پاهای بافنده وجود ندارد و بافنده یا به حالت چهارزانو و دو زانو نشسته و کار میکند و یا به علت نبود فضای کافی در جلو پا، امکان جابجا کردن پاها، تغییر و فشار وضعیتی وجود ندارد. در برخی مواقع مشاهده میگردد که ارتفاع محل بافت آنقدر بالا آمده است که بافنده هنگام کار مجبور است شانهها و بازوهای خود را بالا آورده و در وضعیت غیرطبیعی قرار دهد. در دارهای سنتی به علت دشوار بودن تنظیم ارتفاع محل بافت، اغلب چنین حالتی مشاهده میشود و وضعیت شانهها و بازوها از حالت خنثی خارج شدهاند. گاهی نیز بافنده ارتفاع محل بافت را بسیار پایین (در ارتفاع آرنج در حالت نشسته یا پایینتر) تنظیم میکند. این موضوع باعث بهبود وضعیت شانه، بازو و ساعد شده، اما منجر به خمش شدید سر، گردن و ستون فقرات میشود. بافنده میبایست آنقدر در این وضعیت نامطلوب به کار خود ادامه دهد تا رفته رجهای زیادی بافته شود و ارتفاع محل بافت افزایش یابد و وضعیت سر، گردن و ستون فقرات بهبود یابد. این وضعیت ممکن است روزها و گاهی هفتهها به طور انجامد. در دارهای افقی که فرد بر روی سطح افقی نشسته و به بافت مشغول میشود. وضعیت نامطلوب در ناحیه گردن، کمر و اندامهای تحتانی بسیار شدید است. در مورد دستها و مچ نیز گفتنی است که به علت نوع گرههایی که در عملیات بافت زده میشود و همچنین نامناسب بودن طراحی ابزار، وضعیت بدنی نامطلوب در این نواحی از دستگاه اسکلتی _ عضلانی بسیار به چشم میخورد که از آن جمله میتوان به خمش و کشش مچ هنگام استفاده از چاقو و بریدن دنباله گرهها، انحراف به سمت زند زیرین و زبرین هنگام شانه زدن و متراکم کردن گرهها و پودها، اشاره کرد. علت وضعیت نامطلوب دست و مچ دست در برخی موارد مربوط به طراحی نادرست ابزار و یا نوع عملیات و روش انجام کار است. حرکات تکراری: وظیفه بافت اصولاً وظیفهای با حرکات تکراری است که در آن یک بافنده حرفهای در هر دقیقه 15 تا 30 گره می زند. اگر فرض شود بافنده در هر روز به مدت 8 ساعت کار میکند و وظیفه بافت 80 درصد زمان کار را به خود اختصاص تعداد گرهها در یک شیفت کار 5760 تا 11520 برآورد میشود. افزون بر آن در شغل قالیبافی نزدیک به 10 درصد زمان کار به شانه زدن اختصاص دارد که آن نیز ماهیتی تکراری دارد. بنابراین میتوان چنین نتیجهگیری کرد که در قالیبافی تکرار حرکات مشابه امری متداول است و اگر وظایفی که طول دورههای زمانی هر قسمت آن 30 ثانیه یا کمتر است را به شدت تکراری در نظر گیریم، قالیبافی در این گروه قرار میگیرد. فشار تماسی: به علت طراحی نامطلوب ابزار دستی قالیبافی و مواد به کار رفته در ساخت دسته آنها، به نواحی خاصی از دست بافندگان فشار تماسی وارد شده و باعث آسیب بافتهای نرم دست میگردد. اعمال نیرو: وزن برخی از شانههای مورد استفاده در قالیبافی بیشتر از 2 کیلوگرم میباشد. این نوع شانههای سنگین در مناطق فارسی باف مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجا که در عملیات شانه زنی بافنده دائماً با بالا و پایین بردن شانهها به گرهها و پودها ضربه وارد میکند تا بافت را متراکم سازد و همواره حرکت را تکرار میکند، وزن زیاد شانه میتواند از جمله ریسک فاکتورهای آسیب اندامهای فوقانی باشد. روشنایی نامناسب: به علت متراکم بودن تارها و ظرافت گرهها و همچنین اهمیت تشخیص رنگ در قالیبافی، این عملیات را میتوان در گروه کارهای ظریف و دقیق طبقه بندی نمود که نیازمند شرایط مطلوب بینایی و روشنایی کافی در محیط کار است. در بسیاری موارد نبود روشنایی کافی از سویی باعث ناراحتیهای چشمی و از سویی دیگر باعث وضعیت نامطلوب بدن هنگام کار میشود. شرایط جوی نامطلوب: نبود سیستم گرمایشی و سرمایشی لازم در کارگاههای قالیبافی که عمدتاً از درآمد پایینی برخوردارند باعث میشود که شرایط جوی محیط کار از شرایط مطلوب فاصله داشته باشد. شرایط نامطلوب جوی در محیط کار خواه به صورت سرما و خواه به صورت گرما و رطوبت، اثر سوء بر سلامتی فرد داشته و به کیفیت کار آسیب میرساند. نبود زمان استراحت کافی هنگام کار: به علت عدم وجود برنامه زمانی روزانه، گاهی بافنده به منظور انجام تعهداتی که در قبال سرمایهگذار دارد ناچار است برای مدت طولانی بدون وقفه کار کند. این موضوع باعث افزایش مدت زمان مواجهه با ریسک فاکتورهای شغلی شده و احتمال بروز بیماری را افزایش میدهد ماخذ : کتاب بهداشت قالیبافان، تالیف محمد حنفی بجد وهمکاران - انتشارات قهستان بهار ۱۳۹۱ |